و تاریخ تکرار می‌شود....

سلام...

پارسال در سالگرد جدایی بحرین از ایران، رادیو جلسه  مجلس در سال‌های قبل را پخش می‌کرد....

نماینده مخالف داشت داد می‌زد ننگ به شما تا دیروز مخالف بودید و یکشبه موافق شدید....

چقدر جلسه این روزهای مجلس شبیه آن روز مجلس شده....



پ.ن: دوست نداشتم بیستمین پست وبلاگم این موضوعی باشد....

امیر ایرانی دمشق خداحاظ....

سلام....

سردار سلام، ارادت من به شما از راهیان نور نوروز 90 شروع شد، وقتی که به صورت کاملا اتفاقی کتاب راز نگین سرخ را خریدم. گرچه قبلش میدانستم مردی بزرگ هستید....

 این چند روز بعد از شهادن سردار همدانی خیلی دلم آشوب بود ولی دیروز بعد از تششیع حالم خیلی بهتر شد...
مامان جان روضه اول ماه این نوبت را از خانه به مسجد انتقال داده تا بشه مراسم پایگاه بسیج ما برای شب هفت سردار عزیزمان....

عکس‌هایی که در ادامه می‌بینید مردم شهیدپرور همدان را کیلومترها بعد از انتهای مسیر تشیع و در راه باغ بهشت همدان نشان می‌دهد....