گنبد مینا....

آن کــه پــُرنــقـش زد ایــن دایــره‌ی میـنــایـی کَس ندانست که در گردشِ پرگار چه کرد

گنبد مینا....

آن کــه پــُرنــقـش زد ایــن دایــره‌ی میـنــایـی کَس ندانست که در گردشِ پرگار چه کرد

گنبد مینا....

۵ مطلب در دی ۱۳۹۳ ثبت شده است

I love Mohammad

یُرِیدُونَ أَن یُطْفِؤُواْ نُورَ اللّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَیَأْبَى اللّهُ إِلاَّ أَن یُتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ

fain would they put out the light of allah with their mouths, but allah disdaineth (aught) save that he shall perfect his light, however much the disbelievers are averse

سوره توبه آیه 32




I love Mohammad "P.B.U.H"
I hate terrorism.
I condemn insulting the holy prophets.

٠٠٠٠٠٠٠٠

من عاشق محمدم
از تروریسم متنفرم
توهین به پیامبران الهی را محکوم میکنم

٠٠٠٠٠٠٠٠

أنا أحب محمد صلی الله علیه و آله
أنا اکره الأرهاب
أنا ادین الأهانة على الأنبیاء  کلهم

٠٠٠٠٠٠٠٠

J'adore Muhammad
Je suis déteste le terrorisme
Je condamne insulte aux messagers de Dieu

۲ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۵ دی ۹۳ ، ۰۲:۱۴
مریم ...

خدای من....

این روزها  بیشتر  حواست به من باشد

میگویند بزرگترین شکست .از دست دادن ایمان است

حواست باشد که من شکست نخوردم

من تو را همیشه به نام قاضی الحاجات میخوانم هر چند اگر همه

التماسهایم را نادیده بگیری

تو را ارحم الراحمین میدانم حتی اگر بر من سخت بگیری

تو هنوز همان خدایی که من امیدم به توست

برایم امن یجیب بخوان تا آرام شود این مضطر دلم...


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ دی ۹۳ ، ۰۱:۱۶
مریم ...

سلام...

امشب شبکه نمایش افتتاحیه جشنواره مردمی عمار را پخش کرد.

مراسمی به دور از تکلفات کلاسیک جشنواره ها و کاملا صمیمی....

از ننه سکینه و ننه عصمت هم تقدیر شد ...

ننه سکینه سالهای جنگ از اذان صبح تا اذان مغرب برای جبهه ها نان می پزد و ننه عصمت برای رزمندگان دستکش می بافد.

امشب هم یه جفت دستکش  برای رزمنده های خط مقدم فرهنگی جایزه آورده بود تا در این زمستان فرهنگی که هوا بس ناجوانمردانه سرد است یک موقع خدایی نکرده سردی دست هاشان به دل سردی نرسد...ننه عصمت تا همین چند روز پیش ماه پیش هم دستکش می بافته برای سپاه نزدیک خانه شان...و همه آرزویش دیدار رهبرش بود و بس...

و اما ننه سکینه برای من حکایت دیگری دارد.او می گفت "حتی اگه من کاری برای جبهه نمیکردم کار و بار جبهه لنگ نبود من بودم که احتیاج داشتم نمکی به دیگ جبهه بریزم..."

یادم رفته بود که دین خدا لنگ یاری من نیست،این منم که لنگ یاری دین خدا هستم...

 ننه سکینه آخر صحبت هاش یک تو دهنی محکم هم به آمریکا زد...


راستی آمریکا ما همه بچه های ننه سکینه هستیم...

مواظب خودت باش...


۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۰ دی ۹۳ ، ۲۲:۲۷
مریم ...

اگر تاریخ خیانت تنگه احد را برای غنیمت دنیا فراموش کرد ما هم فتنه را فراموش می کنیم؟؟؟؟

اگر تاریخ ،کربلا  و تحریم آب را فراموش کرد ما هم فتنه را فراموش میکنیم؟؟؟

اگر تاریخ آنان که به کشور و ملتشان خیانت کرده اند از ازل تا امروز را فراموش کرد ما هم فتنه را فراموش میکنیم؟؟؟

.

.

.

ما فتنه 88 را فراموش تمی کنیم.



۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ دی ۹۳ ، ۱۸:۴۹
مریم ...

امشب دلتنگ شدم خیلی زیاد طوریکه اصلا دستم به انجام کارهام نمیره اینقدر این دل به جانم نق زد تا راضی شدم سری به اینجا بزنم....

امشب مثل بچه ها مدام بهانه میگیرم دلم برای بابام تنگ شده خیلی زیاد خیلی خیلی زیاد...

با با جان کاش اینجا بودی...

نی دانم تا به حال دلتان چیزی خواسته؟؟

امشب از اون شب هاست که بهانه دلم رو نمیفهمم...


فاتحه ایی برای پدر غایب از این دنیا و دعای فرجی برای بابای مهربان حاضر....


شاید دلم آرام بگیرد... شاید...

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ دی ۹۳ ، ۲۳:۴۴
مریم ...